نام فایل : تعريفي جامع و مانع از «تمثيل» و «بين تمثيلي»
فرمت : .doc
تعداد صفحه/اسلاید : 102
حجم : 267 کیلوبایت
تعريفي جامع و مانع از «تمثيل» و «بين تمثيلي»
مقدمه
در آغاز كلمه نبود. انسان بود و اشياي پيرامونش. و انسان خواست كه بشناسد. و براي شناختن نياز به كلمه داشت؛ به اسم. تا پيش از شناختن اشيا، پيش از ترسيم صور اشيا در ذهن اسم اشيار را بداند. و انسان اسم گذاشت بر اشيا.
(1)
اسامي آن چه پيرامون انسان است
–
و البته آن چه در ذهن و فكر و روح اوست، كوشش اوست براي شناختن. اين اسمها و كلمات، علامات و نشانههايي هستند كه به معاني معيني دلالت ميكنند و واضح آنها انسان است. انسان بر حسب قرارداد و به دل خواه خود، در ابتدا بر اشياي پيرامونش اسم گذاشت و اين نشانههاي وضعي/ قراردادي شدند نامهاي واقعي اشيا. «نشانهها وسايلي مقتصدانه هستند براي بيان معنايي كه يا حاضر است و يا قابل وارسي.»
(2)
انسان وقتي شيئي را ديد، تعريفي از آن شيء بر حسب صورت ظاهر، هويت و كاركرد آن
–
و اگر آن شيء مفهومي ذهني يا عقلي بود، تعريفي حاصل از ادراك آن
–
در ذهنش نقش بست و به منظور آن كه از آن پس براي ناميدن آن شيء همهي معنايي را كه در ذهنش دارد، با تمام حدود و ثغور آن به زبان نياورد، به نامگذاري آن پرداخت. و از اين رو است كه نشانهها «همه وسايلي مقتصدانه» هستند «براي بيان تعريفي طولاني» و «موجب صرفهجويي در اعمال ذهني».
نام اشيا را
–
از آن رو كه به معنايي دلالت ميكنند
–
دال، و معناي نهفته در آن را
–
كه همان صورت ظاهر اشيا و مجموعهي ويژگيهاي آنهاست- مدلول ميخوانيم. بنا بر تعريفي كه از نامها و نشانهها ذكر شد، دلالت اين نشانهها بر معنا دلالتي وضعي و قراردادي است؛ نه مبتني بر شباهت واقعي ميان دال و مدلول. هم چنيناند علامتهاي اختصاري يا نشانههايي نظير علامات راهنمايي و رانندگي.
...
مبلغ قابل پرداخت 46,350 تومان