نام فایل : ميلاد پيامبر 45 ص
فرمت : .doc
تعداد صفحه/اسلاید : 34
حجم : 19 مگابایت
ميلاد پيامبر
ما در لابلاي كتب تاريخي و حديث چنين ميخوانيم : هنگام ولادت آن حضرت ، ايوان كسري شكافت و چند كنگرهي آن فرو ريخت و آتش آتشكدهي فارس خاموش شد ؛ درياچهي ساوه خشك گرديد ؛ بتهاي بتخانهي مكه سرنگون شد ؛ نوري از وجود آن حضرت ، به سوي آسمان بلند شد كه شعاع آن فرسنگها راه را روشن كرد ؛ انوشيروان و مؤبدان خواب وحشتناكي ديدند ؛ ان حضرت ختنه شده وناف بريده به دنيا آمد و گفت :« ألله أكبر و الحمدالله كثيراً سبحان الله بكره و أصيلاً »
سال و ماه و روز ولادت پيامبر
عموم سيره نويسان اتفاق دارند كه ، تولد پيامبر گرامي در عام الفيل ، در سال 570 ميلادي بوده است . زيرا آن حضرت به طور قطع ، در سال 632 ميلادي در گذشته است ، و سن مبارك او 62 تا 63 بوده است . بنابراين ، ولادت او در حدود 570 ميلادي خواهد بود .
اكثر محدثان و مورخان بر اين قول اتفاق دارند كه تولد پيامبر ، در ماه « ربيع الاول» بوده ،ولي در روز تولد او اختلاف دارند . معروف ميان محدثان شيعه اينست كه آن حضرت ، در هفدهم ماه ربيع الاول ، روز جمعه ، پس از طلوع فجر چشم به دنيا گشود ؛ و مشهور ميان اهل تسنن اينست كه ولادت آن حضرت ، در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است .
. مقريزي ، در « الامتاع » صفحهي 3، همهي اقوالي را كه در روز و ماه و سال تولد آن حضرت وجود دارد ؛ آورده است ، مراجعه شود .
مراسم نامگذاري پيامبر اسلام
روز هفتم فرا رسيد .« عبدالمطلب » ، براي عرض سپاسگزاري به درگاه الهي گوسفندي كشت و گروهي را دعوت نمود و در آن جشن با شكوه ، كه از عموم قريش دعوت شده بود ؛ نام فرزند خود را « محمد » گذارد . وقتي از او پرسيدند : چر ا نام فرزند خود را محمد انتخاب كرديد ، در صورتي كه اين نام در ميان اعراب كم سابقه است ؟ گفت : خواستم كه در آسمان و زمين ستوده باشد . در اين باره « حسان بن ثابت » شاعر رسولخدا چنين ميگويد :
فشق له من اسمه ليجله
فذوالعرش محمود و هذا محمد
آفريدگار ، نامي از اسم خود براي پيامبر خود مشتق نمود . از اين جهت ( خدا ) « محمود » ( پسنديده) و پيامبر او « محمد » ( ستوده ) است و هر دو كلمه از يك ماده مشتقند و يكي معني را ميرسانند.
. « سيرهي حلبي » ، ج 1/ 93.
« احمد يكي از نامهاي مشهور پيامبر اسلام بود
هر كس مختصر مطالعهاي در تاريخ زندگي رسول اكرم « ص » داشته باشد ؛ ميداند كه آن حضرت ، از دوران كودكي دو نام داشت و مردم او را با هر دو نام خطاب ميكردند . يكي « محمد » كه جد بزرگوارش « عبدالمطلب » براي او انتخاب كرده بود ، و ديگري « احمد » كه مادرش « آمنه » او را به آن ، ناميده بود . اين مطلب يكي از مسلمات تاريخ اسلام است و سيره نويسان اين مطلب را نقل كرده اند و مشروح اين مطلب را در سيره حلبي ميتوانيد بخوانيد .
.« انسان العيون في سيره الامين و المأمون » ، ج 1/93-100».
عمومي گرامي وي ، « ابوطالب » ،كه پس از درگذشت « عبدالمطلب » ، كفالت و سرپرستي « محمد » به او واگذار شده بود ؛ با عشق و علاقهي زائد الوصفي ، چهل و دو سال تمام ، پروانه وار به گرد شمع وجود وي گشت ، از بذل جان و مال در حراست و حفاظت او دريغ ننمود. در اشعاري كه دربارهي برادر زادهي خود سروده ، گاهي از او به نام « محمد » ، و گاهي به نام « احمد » اسم برده است و اين خود حاكي از آن است كه در آن زمان يكي از نامهاي معروف وي همان « احمد بوده است .
دوران كودكي پيامبر
صفحات تاريخ گواهي ميدهد كه : زندگاني رهبر عاليقدر مسلمانان ، از آغاز كودكي تا روزي كه براي پيامبري برگزيده شد ؛ متضمن يك سلسله حوادث شگفت انگيز است و تمام اين حوادث شگفت انگيز ، جنبهي كرامت داشته و همگي گواهي ميدهند كه حيات و سرگذشت رسول گرامي يك زندگاني عادي نبوده است .
1- تاريخ نويسان ، از قول « حليمه » چنين نقل ميكنند كه او ميگويد : آنگاه كه من پرورش نوزاد « آمنه » را متكفل شدم ؛ در حضور مادر او ، خواستم او را شير دهم . پستان چپ خود را كه داراي شير بود در دهان او نهادم ؛ ولي كودك به پستان راست من بيشتر متمايل بود . امامن از روزي كه بچهدار شده بودم ، شيري در پستان راست خود نديده بودم . اصرار نوزاد ، مرا بر آن داشت كه پستان راست بيشير خود را در دهان او بگذارم . هماندم كه كودك ، شروع به مكيدن كرد ، رگهاي خشك آن پر از شير شد و اين پيش آمد موجب تعجب همهي حضار گرديد .
.« بحار» ج 15/ 345.
2- باز او ميگويد : از روزي كه « محمد » را به خانهي خود بردم ؛ روزبروز خير و بركت در خانهام بيشتر شد ، و دارائي و گلهام فزونتر گرديد .
...
مبلغ قابل پرداخت 49,500 تومان