نام فایل : نهج البلاغه از مشهورترين و معتبرترين منابع حديث شيعه است كه به كوشش سيّد رضى
فرمت : .doc
تعداد صفحه/اسلاید : 13
حجم : 6 مگابایت
نهج البلاغه از مشهورترين و معتبرترين منابع حديث شيعه است كه به كوشش سيّد رضى (359 ـ 1 ـ نهج البلاغه حاوى سخنان زيباى 406 ه* ق) گردآورى و تدوين گرديده
نقش نهج البلاغه در فقه
نقش نهج البلاغه در فقه اسلامی
وتر از سخن خدا معرفى مى شود.
2 ـ تنوع موضوعات نهج البلاغه اعجاب برانگيز است، معارف بلند توحيدى ارزشهاى والاى الهى، پند و اندرز و موعظه، بيان و تحليل حوادث سياسى و اجتماعى، دستور كار حكمرانان و توبيخ آنها از جمله مطالب نهج البلاغه است.
تاكنون درباره ابعاد مختلف اين كتاب عظيم سخن بسيار گفته شده، بعد عقيدتى، فلسفى، سياسى، اخلاقى، اجتماعى و . . . ولى كمتر از بعد فقهى آن - سخن به ميان آمده است و شايد اين به خاطر آن بوده است كه اين بحثها در سطح عموم نشر مىشده و سخن از بعد فقهى آن بايد با فقها گفته شود، و با اصطلاحات مخصوص اين علم، كه طبعا همگان را مفيد نخواهد بود .
ولى هم نهج البلاغه از اين نظر غنى است و هم مىتوان گوشههائى از اين بحث را آن چنان تهيه كرد كه خالى از اصطلاحات پيچيده علمى، و همگان را مفيد باشد .
و اين نوشتار به همين منظور تهيه شده است .
اسناد روايات نهج البلاغه:
با اينكه در نهج البلاغه جملههاى فراوانى پيرامون احكام مختلف فقهى وجود دارد، جملههائى راهگشا و مؤثر، ولى آنچه در درجه اول از نظر فقهى اهميت دارد سند اين خطبهها و نامهها و كلمات است كه بايد با ضوابط و ادله حجيتخبر كه در علم اصول آمده است هماهنگ باشد، و بتوان در يك مسئله فقهى مربوط به حلال و حرام روى آن تكيه كرد .
مگر در مسائل اخلاقى، اجتماعى، سياسى و عقيدتى اعتبار حجيتخبر از نظر سند لازم نيست كه تنها در مسائل فقهى روى آن تكيه مىشود؟
در پاسخ بايد گفت: آنچه در مسائل عقيدتى در نهج البلاغه آمده همراه با استدلالات عقلى و فلسفى و قرآنى است، و بايد هم چنين باشد، زيرا اصول اعتقادى تنها از طريق علم و يقين شناخته مىشود، نه از طريق خبر واحد و مانند آن . و اين امر در مورد بسيارى از رهنمودهاى سياسى و
اجتماعى و مانند آن نيز صادق است . بنابراين، تكيه بر اسناد در اين موارد چندان مطرح نيست .
در زمينه مسائل اخلاقى نيز چون اصول اخلاقى از امورى شناخته شده، و هماهنگ با فطرت است، و نقش يك رهبر اخلاقى بيشتر جايگزين كردن اين اصول در روح پيروان، و ايجاد انگيزههاى پذيرش، و حركتبه سوى آن است و نه تعليم اين اصول، لذا در اين زمينه نيز مسئله سند حديث چندان مطرح نيست .
مخصوصا در مواردى كه اصول اخلاقى از مرز واجب و حرام درمىگذرد و شكل «مستحب» را به خود مىگيرد كه بنابر اصل معروف «تسامح در ادله سنن» در ميان علماى اصول، مطلب واضحتر خواهد بود .
اما در مورد مسائل فقهى مخصوصا آنچه به احكام تعبدى واجب و حرام باز مىگردد چارهاى جز يافتن يك سند معتبر نيست، و گرنه دلالت هر اندازه قوى باشد با فقدان سند قابل اعتماد، كارى از پيش نمىرود .
بنابراين، نقش اعتبار سند در مسائل فقهى ظاهرتر و سرنوشتسازتر است، هر چند اين مساله در ساير موارد نيز داراى اهميت است .
براى راه يافتن به اعتبار سند يك حديث راههاى شناخته شدهاى در پيش است:
1 - معتبر بودن تمام رجال سند يك حديث، مثلا اگر حديثى را مرحوم كلينى در كتاب كافى نقل كرده و ميان او و امام صادق (ع) كه گوينده اصلى حديث است، پنج نفر واسطه هستند بايد تمام اين پنج نفر افراد معتبر و موثق بوده باشند، كه اين كار معمولا با مراجعه به كتب علم رجال - كه مخصوصا براى همين هدف تدوين شده - انجام مىگيرد و پس از مراجعه به اين كتب مىبينيم كه مثلا تمام رجال سند اين حديث افراد عادل، ثقه، معتبر و شناخته شدهاند .
اما با نهايت تاسف مرحوم سيد رضى «قدس سرهالشريف» گردآورنده بزرگ «نهج البلاغه» عنايتى به اين امر نكرده، و اسناد اين خطبهها و نامهها و كلمات قصار را نياورده است، و در نتيجه نهج البلاغه به صورت احاديث مرسل درآمده است . هر چند - چنانكه خواهيم ديد - طرق ديگرى براى اثبات اعتبار اسناد اين اثر عظيم اسلامى در دست داريم، و شايد مرحوم سيد رضى هم به همين دليل، عنايتى به جمع اسناد آن نكرده، و يا به خاطر وجود دلائل متقن در لابلاى عبارات نهج البلاغه خود را مستغنى از اين معنى مىدانسته و مسائل مطروح در آن را بىنياز از سند مىشمرده است .
به هر حال اين موضوع مربوط به گذشته و عصر مرحوم سيدرضى «رحمة الله عليه» است .
...
مبلغ قابل پرداخت 47,000 تومان