محل لوگو

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 590
  • بازدید دیروز : 786
  • بازدید کل : 3601410

تعريف عرف و عناصر آن در قانون و فقه


تعريف عرف و عناصر آن در قانون و فقه

نام فایل : تعريف عرف و عناصر آن در قانون و فقه

فرمت : .doc

تعداد صفحه/اسلاید : 12

حجم : 6 مگابایت


تعريف عرف و عناصر آن در قانون و فقه
الف) تعريف عرف و عناصر آن در قانون در مقدمه كتاب هاى حقوقى، «عرف و عادت» را يكى از منابع حقوق شمرده اند و ماده 3 قانون آيين دادرسى مدنى تصريح مى كند:
چنان كه قانون، كامل يا صريح نبوده و يا در قضيه مطروحه اصلاً قانونى وجود نداشته باشد، دادگاه ها بايد موافق روح و مفاد قوانين موضوعه كشورى و «عرف و عادت مسلّم» آن قضيه را حلّ و فصل نمايند.
با وجود اين، قانون تعريفى از عرف عرضه نمى كند. ليكن علماى حقوق در نوشته هاى خود، عرف را تعريف نموده اند كه به برخى از آن ها اشاره مى كنيم:
عرف در لغت به معناى معرفت و شناسايى است، و پس از آن به معناى چيزى كه در ذهن شناخته شده و مأنوس و مقبول خردمندان به كار رفته است.(24)
برخى ديگر از نويسندگان آثار حقوقى معتقدند :
عرف قاعده اى است كه به تدريج و خود به خود در ميان همه مردم يا گروهى از آنان به عنوان قاعده اى الزام آور مرسوم شده است.(25)
با توجّه به تعريف هاى يادشده كه برخى از آن ها خالى از اشكال نيست،(26) مى توان اركان و عناصر عرف را چنين بيان كرد:
1 - عنصر مادى: براى ايجاد عرف لازم است كه عادتى در نتيجه تكرار و به مدّت طولانى بين همه مردم يا گروهى از آنان رايج و مرسوم شده باشد.
2 - عنصر روانى: عادتى مى تواند عرف تلقّى شود كه افراد به آن انس شديد گرفته باشند و به اعتقاد كسانى كه آن را رعايت مى كنند، الزام آور باشد.
لازم به يادآورى است كه در قانون مدنى ايران و به تبع آن در كتاب ها و آثار حقوقى، غالباً عرف و عادت با هم به كار برده شده است، و به نظر مى رسد كه اين دو را مترادف دانسته اند.(27) بنابراين، از نظر قانون، صرف عادتى كه با تكرار بين مردم رايج و مرسوم شده و الزام آور شود، «عرف» و يا «عرف و عادت» ناميده مى شود، و لزوماً ملاك پذيرش و الزام آور بودن آن، مقبوليّت از سوى خردمندان و موافق عقل و ذوق سليم نمى باشد.
ب ) تعريف عرف و اركان آن در حقوق اسلامى (فقه) دانش مندان اسلامى براى عرف تعريف هاى گوناگون و مختلفى ارائه نموده اند كه به اختصار برخى از آن ها را از نظر مى گذرانيم.
ابوحامد محمّد غزالى در تعريف عرف چنين آورده است:
عادت و عرف آن روشى است كه به كمك عقل در نفوس رسوخ يافته و طبايع سالم آن را مورد پذيرش قرار دادند.(28)
برخى ديگر از دانش مندان اسلامى، مانند ابوحامد محمد غزالى، گواهى عقول و پذيرش طبايع سليم را - كه از امور ثابت اند - در تعريف عرف اخذ نموده اند. لازمه اين تعريف ها اين است كه عرف نيز امر ثابت و واحدى در هر زمان و مكان باشد؛ پس تعريف عرف با لحاظ عقل و ذوق سليم و مانند آن جامع و مانع نيست.(29)
عده اى از انديش مندان اسلامى تعريف جامع ترى از عرف ارائه نموده اند؛ مثلاً استاد شيخ محمد رضا مظفر مى گويد: «عرف يا سيره در اصطلاح عبارت است از استمرار بناى عملى مردم بر انجام يا ترك يك فعل.»(30) در اين تعريف عقل سليم و پذيرش خردمندان تأثيرى در تحقق عرف ندارد. لازم به يادآورى است كه در فقه اسلامى «عرف» و «عادت» و «سيره» به يك معنا به كار رفته، همان گونه كه در كلام برخى از انديش مندان، مانند ابوحامد غزالى و استاد شيخ محمد رضا مظفر، تصريح شده است. البته برخى گفته اند كه عرف، نوعى از عادت است و عادت معنايى است داراى عنصر تكرار و بدون رابطه تلازم عقلى، كه طرح آن در اين جا لازم نيست. ضمناً در فقه و اصول، عرف و سيره بيش از عادت به كار برده شده است. به نظر انديش مندان فقه اسلامى عناصر عرف عبارت اند از:
الف) عمل معين؛
ب ) تكرار آن عمل از سوى همه مردم يا بيش تر آنان؛
ج ) ارادى بودن آن عمل نه غريزى بودن آن (31).
بنابراين، عرف و يا سيره به معناى اعم از ديدگاه فقه (حقوق اسلامى) عبارت است از: روشى كه همه مردم يا گروهى از آنان، در نتيجه تكرار بدان خو گرفته اند و آن را عادت و شيوه خود ساخته باشند.
در نتيجه مى توان گفت بين تعريف عرف از نظر قانون و حقوق دانان، و تعريفى كه برخى از انديش مندان اسلامى از عرف نموده اند، هماهنگى و نزديكى وجود دارد.
...


مبلغ قابل پرداخت 47,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۷ فروردین ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 76

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما